تاریخچه استصحابتاریخچه استصحاب به مباحث پیرامون پیدایش و ماهیت استصحاب اطلاق میشود. ۱ - در کلام معصومیناصل استصحاب از اصول عملی است. این اصطلاح در کلمات معصومان علیهمالسّلام وجود ندارد، اما مفاد و معنای آن در روایات موجود است، چنان که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرموده است: «فلیطرح الشک و لیبن علی ما استیقن». هم چنین از امام صادق علیهالسّلام روایت شده که: «لا تنقض الیقین ابدا بالشک». ۲ - در آثار قدمای شیعه و اهل سنتاین قاعده با اسم خاص آن در کتابهای قدمای از فقهای تشیع و تسنن وجود دارد؛ کتابهایی هم چون: « الذریعة » سید مرتضی ، «عُدّة الاصول» شیخ طوسی و « المعتبر » محقق، از علمای شیعه، و «المستصفی» غزالی و «الاحکام فی اصول الاحکام» آمدی ، از اهل سنت . ۳ - برسی ماهیت دلیل استصحابدر مورد این که استصحاب از ادله عقلی یا شرعی و یا از امارات عقلایی است، اختلاف وجود دارد؛ بیشتر قدمای اصولی شیعه آن را از ادله عقلی دانستهاند. ولی بیشتر متاخران، آن را حجت شرعی، و برخی هم چون امام خمینی آن را از امارات عقلایی میدانند. هم چنین در این که استصحاب، اماره و یا از اصول عملی است، اختلاف وجود دارد و کسانی که آن را اماره دانستهاند، در این که اماره شخصی یا نوعی است، و کسانی که آن را اصل عملی میدانند، در این که از اصول عملی محرز یا غیر محرز است، اختلاف دارند. برخی نیز استصحاب را قاعده فقهی میدانند، ولی بیشتر متاخران آن را از اصول عملی محرز دانستهاند و به همین دلیل آن را «عرش الاصول و فرش الامارات» مینامند. [۱]
فرائد الاصول، انصاری، مرتضی بن محمد امین، ج۲، ص۵۴۴.
[۲]
الاستصحاب فی الشریعة الاسلامیة، کوثرانی، محمود، ص (۲۹-۲۳).
۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۲۷۹، برگرفته از مقاله «تاریخچه استصحاب». |